نمیتوان انکار کرد که عشق تواند روی ما تأثیر بگذارد. بسیاری از مردم عشق را با تعاریف مختلفی توصیف میکنند. در این مقاله از تریتا، به بررسی فیزیولوژی عشق و تاثیر آن بر بدن پرداخته و تلاش میکنیم تا عشق را از نظر علمی مورد بررسی قرار دهیم.
حتی قدیمیترین آهنگ عاشقانه نوشته شده که تا به امروز کشف شده است، یعنی ترجمهی «آواز عاشقانه برای شو-سین» که تقریبا به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. چیزی به این صورت درون خود دارد :«تو مرا مجذوب خود کردی، بگذار لرزان در برابرت بایستم».
وقتی به فیزیولوژی عشق فکر میکنید، ممکن است اولین عضوی که به ذهنتان میآید، قلب باشد. در حالی که عباراتی مثل «فکر کردن با قلب»، «تو در قلب من هستی» و «دل شکستگی» باعث میشوند که این موضوع تا حدی قابل درک باشد، اما جایی که اتفاقات رخ میدهد، مغز است.
فیزیولوژی عشق و آثار آن بر روی مغز
تغییرات مغزی که به سبب عشق آغاز میشوند، قطعا بر خلق و خو و رفتار تاثیر میگذارند، اما برخی از این آثار، تا مدتها باقی میمانند و به تقویت تعهد در ارتباط میپردازند. در ادامه نگاهی به برخی از اثرات عمده عشق بر بدن میاندازیم.
احساس رضایت
به هیجان گیجکننده و سرمستیای که هنگام صرف زمان با کسی که دوستش دارید (یا دیدن آن شخص در آن یک مکان یا شنیدن نام او) دقت کردهاید؟ میتوانید این اثر کاملا طبیعی عاشق شدن را به یک انتقال دهنده عصبی به نام دوپامین نسبت داد.
سیستم پاداش مغز بر عملکرد این ماده شیمیایی مهم تکیه میکند تا رفتارهای لذت بخش را تقویت کند، از جمله:
- غذا خوردن
- گوش دادن به موسیقی
- داشتن رابطه جنسی
- دیدن افرادی که دوستشان دارید.
تنها فکر کردن به موضوع محبتهای جاری بین شما و فرد مورد علاقهتان، برای شروع ترشح دوپامین کافی است و باعث میشود احساس هیجان و اشتیاق برای انجام هر کاری که برای دیدن او لازم است انجام دهید را به دست آورید. سپس، وقتی شما آن فرد را ملاقات میکنید، مغز شما با دوپامین بیشتری را به شما پاداش میدهد و به سبب آن، لذت زیادی را تجربه میکنید.
محققان بر این باورند که این چرخه نقش مهمی در رفتار جفتگیری دارد. احساس خوب حضور در کنار فردی که دوستش دارید، باعث میشود احتمال اینکه به این کار ادامه دهید، بیشتر شود. از دیدگاهی صرفا بیولوژیکی، این اولین گام مهم در فرآیند انتخاب جفت ایدهآل برای تولید مثل است.
دلبستگی و امنیت
وقتی پای عشق در میان باشد، دوپامین تنها ماده شیمیایی موجود در این زمینه نیست. سطوح اکسیتوسین بدن نیز افزایش مییابد و احساس دلبستگی، ایمنی و اعتماد را تقویت میکند.
احتمالابه همین دلیل است که حضور در کنار شریک زندگی، احساس راحتی و آرامش را به فرد هدیه میکند، به خصوص زمانی که عشق از مراحل اولیه خود عبور کرده باشد. این احساسات ممکن است پس از لمس کردن، بوسیدن یا رابطه جنسی قویتر به نظر برسند. بنا به دلایلی، به اکسیتوسین، «هورمون عشق» نیز میگویند
اینکه آزاد شدن اکسیتوسین میتواند پیوند شما را تقویت کند، تا حدی به این دلیل است که ممکن است علاقه شما به دیگر افراد را کاهش دهد. به طور خلاصه، هر چه در کنار شریک زندگی احساس بهتری وجود داشته باشد، احتمال اینکه بخواهید به او نزدیکتر شوید، بیشتر است.
تمایل به فداکاری
اغلب افراد معتقدند که عشق نیازمند سازش و فداکاری است. فداکاری میتواند طیف وسیعی از امور کوچک و بزرگ را شامل شود.
همان طور که عشق شکوفا میشود، ممکن است تمایل بیشتری به انجام این فداکاریها داشته باشید. اعتقاد بر این است که این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که به لطف عصب واگ، که از مغز شروع میشود و در همه چیز، از حالات چهره گرفته تا ریتم قلب نقش دارد، افراد بیشتر با هم هماهنگ میشوند.
این وضعیت به شما کمک میکند که احساس ناراحتی یا غم شریک زندگی خود را حس کنید. از آنجا که طبیعی است که بخواهید کسی که دوستش دارید را از تجربههای دردآور دور نگه دارید، ممکن است تصمیم بگیرید تا چیزی را به همین دلیل فدا کنید.
فکر کردن مداوم به فرد
آیا کسی که به او علاقه دارید، در مرکز افکار شماست؟ احتمالا آنقدر به او فکر میکنید که حتی در رویاها نیز حضور پیدا میکند! این موضوع تا حدی به چرخه دوپامین مربوط میشود که به این افکار مثبت پاداش میدهد، اما تحقیقاتی در سال ۲۰۰۵ نشان میدهد که بخش دیگری از مغز، یعنی قشر کمربندی قدامی نیز در این موضوع نقش خود را ایفا میکند.
کارشناسان این ناحیه از مغز را با رفتارهای وسواسی-اجباری مرتبط میدانند.چنین برداشتی، میتواند به توضیح این موضوع کمک کند که چرا به نظر میرسد شدت و تکرار افکار ممکن است به سمت وسواس میل پیدا میکند. با این حال، وقتی برای اولین بار عاشق کسی میشوید، طبیعی است که او مهمترین موضوع ذهن شما باشد. چنین چیزی میتواند تمایل شما به سپری کردن زمان با آن فرد را تقویت کند و به طور بالقوه احتمال شروع یک رابطه را افزایش دهد.
استرس کمتر
عشق پایدار به طور مداومی با پایین بودن سطوح استرس مرتبط است. احساسات مثبت مرتبط با اکسیتوسین و تولید دوپامین میتواند به بهبود خلق و خوی فردکمک کند. تحقیقاتی در سال ۲۰۱۰ نیز نشان میدهد که افراد مجرد ممکن است نسبت به افراد دارای روابط متعهدانه، سطوح بالاتری از کورتیزول، هورمون استرس داشته باشند.
قابل درک است که حمایت و همراهی کسی که دوستش دارید میتواند به شما کمک کند تا رویدادهای چالش برانگیز زندگی را راحتتر مدیریت کنید.
حسادت
اگرچه افراد معمولا حسادت را یک چیز بد میدانند، اما این یک احساس طبیعی است که میتواند به شما کمک کند تا توجه بیشتری به نیازها و احساسات خود بکنید. به عبارت دیگر، حسادت ناشی از عشق میتواند نشان دهد که شما یک تعهد قوی نسبت به شریک زندگی خود دارید و نمیخواهید او را از دست بدهید. در واقع تا زمانی که عاقلانه از آن استفاده کنید، حسادت میتواند با ترویج پیوند و دلبستگی تاثیر مثبتی بر رابطه شما داشته باشد.
وقتی متوجه احساس حسادت خود شدید، ابتدا به خود یادآوری کنید که آنها عادی هستند. سپس، به جای تهمت زدن یا اظهارات منفعلانه یا پرخاشگرانه در مورد رفتار شریک خود، افکار خود را با او در میان بگذارید.
آثار عشق بر روی فیزیولوژی بدن از نظر علمی
تقویت اشتیاق
عاشق شدن میتواند باعث شود احساس خوبی داشته باشید. مجموعه دیگری از هورمونها در اینجا نقش دارند. آندروژنها گروهی از هورمونها هستند که شامل تستوستروناند و تمایل شما را برای داشتن رابطه جنسی با فردی که دوستش دارید افزایش میدهند.
داشتن رابطه جنسی، تولید این هورمونها را تقویت هم میکند، که میتواند منجر به چرخهای شود که با آزاد شدن اکسیتوسین و دوپامین تقویت میشود. برقراری رابطه جنسی با شریک زندگی احساس خوبی دارد و نزدیکی را افزایش میدهد، بنابراین کاملا طبیعی است که به انجام آن میل داشته باشید.
بهبود سلامت فیزیکی
عشق، به ویژه عشقی که به رابطهای متعهدانه تبدیل میشود، میتواند تاثیر مثبتی بر سلامت کلی داشته باشد. برخی از این مزایا عبارتند از:
- کاهش خطر بیماریهای قلبی
- کاهش فشار خون
- بهبود سلامت سیستم ایمنی
- بهبودی سریعتر از بیماری
طول عمر بیشتر
رابطه عاشقانه میتواند به شما کمک کند زندگی طولانیتری داشته باشید. تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۱۱، ۹۵ مقاله را مورد بررسی قرار دادند که میزان مرگ و میر افراد مجرد را با میزان مرگ و میر افرادی که شریکی در زندگی خود داشتند، مورد مقایسه قرار داد. نویسندگان این بررسی شواهدی را یافتند که نشان میداد افراد مجرد تا ۲۴ درصد در معرض خطر بیشتر برای مرگ زودرس قرار دارند.
یک مطالعه دیگر در سال ۲۰۱۲ بر روی ۲۲۵ بزرگسال که عمل جراحی پیوند عروق کرونر را انجام داده بودند نیز نشان داد که عشق میتواند به زندگی طولانیتری در این افراد منجر شود. ۲.۵ برابر بیشتر احتمال داشت که افرادی که در زمان جراحی متاهل بودند، ۱۵ سال بعد هنوز هم زنده بمانند.
رضایت زناشویی بالا این نرخ را بیشتر هم افزایش داد: احتمال زنده ماندن افرادی که از ازدواج خود بسیار راضی بودند، ۳.۲ برابر بیشتر از دیگر افراد بود.
تسکین درد
ممکن است تجربهای دست اول در مورد این که چگونه افکار فرد مورد علاقهتان میتواند خلق و خوی شما را بهبود بخشد داشته باشید. محققان به این موضوع اشاره میکنند که نگاه کردن به عکس فرد مورد علاقه، سیستم پاداش مغز را فعال میکند که نشان میدهد این کار ممکن است میزان درک فرد از درد را کاهش دهد.
آثار منفی عشق بر فیزیولوژی بدن
برخی از کلمات مثل «دلشکسته» نشان میدهند که عشق همیشه احساس شگفت انگیزی ندارد. آگاهی از تأثیرات نه چندان مثبت عشق میتواند به شما کمک کند مراقبت آنها باشید تا آسیبی به خود یا رابطهتان وارد نشود.
- افزایش استرس: در یک رابطه طولانیمدت که در آن تعهد وجود دارد، استرس با گذر زمان کاهش مییابد. اما وقتی برای اولین بار عاشق میشوید، معمولا استرستان بالا میرود. احتمالا این موضوع برایتان منطقی به نظر میرسد. عاشق شدن میتواند احساس خطر درونی بسیار بالایی برای فرد ایجاد کند، به خصوص قبل از این که بداند طرف مقابل چه احساسی دارد. داشتن کمی استرس، همیشه چیز بدی نیست چون میتواند به شما انگیزه دهد که عشق خود را دنبال کنید.
- علائم فیزیکی: بدن شما با تولید نوراپی نفرین و آدرنالین به استرس عشق پاسخ میدهد. این هورمونها میتوانند باعث بروز طیف وسیعی از علائم فیزیکی مانند ایجاد احساسی سرسامآور در معده شوند.
وقتی فردی که دوستش دارید را میبینید و یا حتی به او فکر میکنید، احساس اضطراب میکنید. ضربان قلب افزایش مییابد، کف دستها عرق میکند و صورتتان سرخ میشود. ممکن است کمی نیز احساس ضعف کنید و حملات نامفهومی را ادا کنید. - تغییرات خواب و اشتها: ناراحتی معده میتواند شما را بیدار نگه دارد و غذا خوردن را برایتان سخت کند. وقتی افکار شما بر عشق متمرکز میشود، ممکن است غذا خوردن اهمیتش را از دست بدهد. تغییر سریع سطح هورمونها مطمئنا میتواند بر اشتها و توانایی خواب شما تأثیر بگذارد، اما خوب غذا خوردن و اطمینان از استراحت کافی به شما کمک می کند تا آمادگی بیشتری برای رویارویی با هر اتفاقی بیفتید.
- ضعف در قضاوت: آیا تا به حال کار احمقانهای (شاید کمی خطرناک) برای تحت تاثیر قرار دادن کسی که دوستش دارید انجام دادهاید؟ وقتی عشق شدیدی را تجربه میکنید، بخشهایی از مغز که مسئول کمک به شما در تشخیص خطر (آمیگدال) و تصمیمگیری هستند (لوب پیشانی) به خواب زمستانی موقت میروند و شما را فاقد این مهارتهای ضروری میکنند. بنابراین، اگر تصمیم دارید در جشن تولد بهترین دوستتان در مقابل صد نفر به عشق خود اعتراف کنید، عواقب آن ممکن است چیزی بیش از یک داستان شرمآور نباشد که هرگز پایان آن را نخواهید شنید.
- اعتیاد به عشق: بحثهای زیادی در مورد این اعتیاد افراد به عشق وجود دارد. به طور خلاصه، ممکن است الگویی را تجربه کنید که در آن شما به دنبال مرحله لذت بخش عشق اولیه و یا یک دلبستگی عاشقانه ایدهآل هستید. افرادی که به اصطلاح اعتیاد به عشق دارند نیز ممکن است احساس کنند که وقتی دیگر احساس «عاشق بودن» نمیکنند، باید از یک رابطه خارج شوند. صحبت کردن با یک درمانگر میتواند به شما کمک کند درک بهتری از این الگو به دست آورید.
سخن نهایی در مورد فیزیولوژی عشق و نظر علمی در رابطه آن
اکثر مردم مردم بر این باور هستند که عشق به جای اینکه یک حالت ذهنی ساده باشد، تجربهای است که تمام بدن را تحت تاثیر قرار میدهد. در حالی که عشق میتواند احساس فوقالعادهای داشته باشد، زمانی که احساسات شما بی نتیجه میمانند، میتواند اثراتی سوء بر فرد داشته باشد. زمانی که عشق بیشتر از اینکه شما را سرحال کند، شما را آزار می دهد، یک درمانگر همیشه می تواند از شما حمایت کند.
منبع: Healthline