داشتن ناتوانی یادگیری به این معنی است که یادگیری مهارتهای زندگی خاص برای افراد سختتر است. اختلالات یادگیری از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند اما ممکن است شامل جنبههایی مانند یادگیری چیزهای جدید، ارتباطات، مدیریت پول، خواندن، نوشتن و یا مراقبت شخصی باشند. برخی افراد با این اختلالات به دنیا میآیند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در نتیجه یک حادثه یا بیماری در دوران کودکی، دچار اختلال یادگیری شوند. در هر صورت، علل مختلفی برای اختلالات یادگیری وجود دارد.
انواع اختلالات یادگیری بسیار متفاوت هستند. فردی با ناتوانیهای خفیف ممکن است بتواند به طور مستقل با حداقل کمک لازم زندگی کند، در حالی که فردی با اختلالات شدید و عمیق ممکن است به مراقبت ۲۴ ساعته و کمک به انجام بیشتر مهارتهای زندگی روزانه نیاز داشته باشد.
گاهی اوقات، اصطلاح تاخیر رشد جهانی (GDD) برای توصیف اختلال یادگیری استفاده میشود. GDD شرایطی را توصیف میکند که بین تولد و سن ۱۸ سالگی رخ میدهد که مانع از رسیدن کودک به مراحل کلیدی رشد مانند یادگیری برقراری ارتباط، پردازش اطلاعات، به یاد آوردن چیزها و سازماندهی افکار آنها میشود.
اختلال یادگیری چیست؟
اختلال یادگیری یک وضعیت عصبی است که بر توانایی مغز برای ارسال، دریافت و پردازش اطلاعات تاثیر میگذارد. کودکی که به اختلال یادگیری دچار است، ممکن است مشکلاتی در خواندن، نوشتن، صحبت کردن، گوش دادن، درک مفاهیم ریاضی و درک کلی داشته باشد. اختلال یادگیری شامل گروهی از اختلالات مانند خوانش پریشی، ناتوانی حرکتی، دیسکلکولیا (دشواری یادگیری ریاضیات) و اختلال دیکتهنویسی است. هر نوع اختلال ممکن است همراه با نوع دیگری از اختلال هم وجود داشته باشد.
اختلالات یادگیری علل خاصی دارند. با این حال باید توجه داشت که اختلالات یادگیری نه به دلیل بیماریهای جسمی یا روانی، شرایط اقتصادی، یا پسزمینه فرهنگی ایجاد میشوند؛ و نه نشان میدهند که کودک ضعیف یا تنیل است.
تعریف اختلال یادگیری
تعریف فدرال اختلالات یادگیری، که توسط دولت ایالاتمتحده در قانون عمومی ۹۴-۱۹۲ وضع شده است، به این شرح است:
اختلال ویژه یادگیری به معنای اختلال در یک یا چند فرآیند اساسی روانشناختی است که در درک یا استفاده از زبان، گفتار یا نوشتار دخیل است، که ممکن است خود را در توانایی ناقص برای گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، هجی کردن و یا انجام محاسبات ریاضی نشان دهد.
این تعریف شامل شرایطی مانند معلولیتهای ادراکی، آسیب مغزی، اختلال حداقل مغز، خوانش پریشی و زبانپریشی رشدی است. همچنین، این تعریف شامل کودکانی نمیشود که مشکلات یادگیری دارند که در درجه اول نتیجه نقصهای بینایی، شنوایی یا حرکتی، یا عقبماندگی ذهنی، اختلال هیجانی یا معایب محیطی، فرهنگی یا اقتصادی هستند.
چه چیزی اختلال یادگیری محسوب نمیشود؟!
برخی از کودکان در یادگیری مطالب کندتر هستند اما در نهایت قادر به یادگیری و کنار آمدن با مطالعات و فعالیتهای دیگر خود هستند. برخی کودکان ممکن است به انواع خاصی از یادگیری (یادگیری یک زبان جدید، یک فعالیت یا مهارت خاص، یا موضوع دانشگاهی) علاقهمند نباشند و یا ممکن است به ورزش و یا دیگر فعالیتهای فضای باز علاقهای نداشته باشند. این ویژگیها علایق کودکان را نشان میدهد و نشاندهنده ناتوانی در یادگیری نیست.
ننگ، عدم موفقیت و نداشتن درک درست نسبت به اختلالات یادگیری و علل آن، به عنوان موانع سرسخت برای والدین و کودکان برای غلبه بر این اختلالات شناخته میشود. اگر به اختلالات یادگیری و علل آن پرداخته نشود، میلیون ها نفر در معرض خطر رها شدن قرار گرفته و تحت فشار عزتنفس پایین قرار میگیرند. همچنین انتظارات از آنها پایین میآید و توانایی آنها برای دنبال کردن رویاهایشان کاهش مییابد.
انواع اختلالات یادگیری و علل آنها
یک اختلال یادگیری ممکن است اغلب یک ناتوانی پنهان نامیده شود. فردی که با اختلال یادگیری به چالش کشیده میشود، عموما هوش متوسط یا بالاتر از حد متوسط دارد. اختلال در فاصله بین پتانسیل فرد برای دستیابی و توانایی دستیابی ایجاد میشود که اغلب به دلیل دشواری در دریافت یا پردازش اطلاعات مختل میشود.
اختلالات یادگیری میتوانند کلامی یا غیر کلامی باشند. اختلالات یادگیری کلامی بر توانایی فرد در خواندن، نوشتن یا در غیر این صورت پردازش کلمات گفتاری یا نوشتاری تاثیر میگذارد، در حالی که چالشهای یادگیری غیر کلامی میتواند پردازش اطلاعات بصری یا تسلط بر مفاهیم انتزاعی مانند کسرها را برای فرد سختتر کند. برخی از مشکلات یادگیری نیز میتواند تمرکز را برای فرد دشوار کند. حداقل ۲۰ درصد از افرادی که اختلالات یادگیری دارند، در معرض شرایطی هستند که بر توانایی تمرکز آنها تاثیر میگذارد.
«راهنمای تشخیصی و آماری»، مشکلات یادگیری را بر اساس «اختلالات یادگیری خاص» طبقهبندی میکند که بین شرایطی که با اختلال در خواندن، ریاضیات، یا بیان نوشتاری مشخص میشوند، تمایز قائل میشود.
انجمن اختلالات یادگیری آمریکا این مشکلات یادگیری خاص را لیست کرده است:
- خوانش پریشی: شرایطی که میتواند بر خواندن فصیح و درک مطلب، نوشتن، هجی کردن، صحبت کردن و یادآوری مطالب تاثیر بگذارد. ممکن است خوانش پریشی همراه با دیگر شرایط مرتبط رخ دهد و همچنین به عنوان اختلال یادگیری کلامی شناخته میشود.
- اختلال دیکتهنویسی (Dysgraphia): فرد مبتلا به این اختلال، ممکن است نوشتن خوانا، رعایت فاصله بین کلمات به طور مداوم، هجی کردن، نوشتن، فکر کردن و نوشتن به طور همزمان، یا برنامهریزی فضایی (بر روی کاغذ) را دشوار ببیند. به طور خاص، این شرایط بر دستخط و دیگر مهارتهای حرکتی ظریف تاثیر میگذارد. دیسکلکیولیا یا دشواری یادگیری ریاضیات (Dyscalculia): این شرایط ممکن است بر توانایی فرد در توسعه مهارتهای ریاضی، درک اعداد و یادگیری حقایق مبتنی بر ریاضی تاثیر داشته باشد. درک نمادهای ریاضی، سازماندهی یا به خاطر سپردن اعداد، زمان گفتن و شمارش برای افراد دچار به دیسکلکیولیا میتواند دشوار باشد.
- اختلال پردازش شنیداری (اختلال پردازش شنوایی مرکزی): افراد با این شرایط ممکن است در تشخیص تفاوتهای بین صداها، درک ترتیب صداها، تشخیص اینکه صداها از کجا میآیند، یا جدا کردن صداها از صداهای پسزمینه مشکل داشته باشند.
- اختلال پردازش زبانی: این وضعیت، نوعی APD، دادن معنا به گروههای صدا به منظور شکل دادن کلمات و جملات را برای افراد دشوار میسازد و مربوط به پردازش زبان بیانی و دریافتی است.
- مشکلات یادگیری غیر کلامی: این مشکلات معمولا تفسیر حالات چهره و زبان بدن را برای افراد دشوار میسازد. مهارتهای بصری – فضایی، حرکتی و اجتماعی نیز ممکن است همه تحتتاثیر قرار گیرند.
- نقص ادراکی/حرکتی بصری: افراد دچار به اختلال دیکتهنویسی یا مشکلات یادگیری غیر کلامی ممکن است یک نقص ادراکی/حرکتی بصری نیز داشته باشند، که میتواند بر شیوهای که یک فرد اطلاعات بصری را درک میکند، توانایی ترسیم و کپی کردن، هماهنگی دست و چشم و توانایی دنبال کردن متن تاثیر بگذارد.
بیشفعالی یک مشکل یادگیری در نظر گرفته نمیشود، اما تحقیقات نشان میدهد که بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کودکان هم ADHD و هم یک مشکل یادگیری خاص دارند. جایی که این دو اتفاق با هم رخ بدهند، یادگیری میتواند حتی چالش برانگیزتر شود.
چه چیزی باعث اختلالات یادگیری میشود؟ | علل اختلالات یادگیری چیست؟
کارشناسان میگویند که هیچ دلیل خاص و واحدی برای اختلالات یادگیری وجود ندارد. با این حال، برخی عوامل وجود دارند که میتوانند به عنوان علل اختللات یادگیری برشمرده شوند:
- وراثت: مشاهده میشود که یک کودک، که والدینش اختلال یادگیری داشتهاند، به احتمال زیاد همان اختلال را اخواهد داشت.
- بیماری در طول و بعد از تولد: یک بیماری یا آسیب در طول یا بعد از تولد ممکن است باعث اختلالات یادگیری شود. عوامل احتمالی دیگر میتواند مصرف دارو یا الکل در طول بارداری، ترومای فیزیکی، رشد ناکافی و ضعیف درون رحم، وزن کم هنگام تولد، و زایمان زودرس یا طولانی باشد.
- استرس در دوران کودکی: یک حادثه استرسزا بعد از تولد مثل داشتن تب بالا، آسیب سر و یا تغذیه ضعیف میتوانند از علل اختلالات یادگیری باشند.
- محیط: افزایش قرار گرفتن در معرض سموم مانند سرب (در رنگ، سرامیک، اسباببازی و غیره)
- همبودی (وجود همزمان دو بیماری): کودکان با اختلالات یادگیری در معرض خطر بالاتر از متوسط برای مشکلات توجه یا اختلالات رفتاری مخرب قرار دارند. تا ۲۵ درصد از کودکان مبتلا به اختلال خواندن، ADHD نیز دارند. برعکس، تخمین زده میشود که بین ۱۵ تا ۳۰ درصد از کودکانی که ADHD آنها تشخیص داده شده است، اختلال یادگیری دارند.
نشانههای اختلالات یادگیری چیست؟
در رشد فیزیولوژیک نرمال، انتظار میرود که کودک مجموعه مشخصی از شناخت پایه و مهارتهای حرکتی را به دست آورد. هر تاخیر یا شکاف قابلتوجهی در این روندمیتواند نشانهای از اختلال یادگیری باشد. مجموعهای از تستها و ارزیابیهای به خوبی تحقیق شده و تایید شده باید قبل از تشخیص اختلال یادیگری انجام شوند.
به طور کلی، ۵ درصد از کودکانی که در سن مدرسه قرار دارند، تحتتاثیر اختلالات یادگیری قرار میگیرند. کودکان با ناتوانی یادگیری نیز ممکن است ADHD داشته باشند. نشانههای اختلالات یادگیری ممکن است در هر مرحله از کودکی کمی متفاوت باشند.
پیش از مدرسه: کودک ممکن است در برخی از موارد زیر مشکل داشته باشد.
- توسعه مهارتهای صحبت کردن در سن نرمال (۱۵ تا ۱۸ ماهگی)، زمانی که صحبت کردن به طور معمول در کودکان شروع به توسعه پیدا میکنند.
- تلفظ کلمات ساده
- تشخیص حروف و کلمات
- یادگیری اعداد، قافیهها یا شعرها
- تمرکز بر وظایف
- پیروی از قوانین و جهتها
- استفاده از مهارتهای حرکتی برای انجام وظایف فیزیکی
مدرسه ابتدایی: کودک ممکن است در موارد زیر مشکل داشته باشد:
- ایجاد ارتباط بین حروف و صداها
- قائل شدن تفاوت بین کلماتی که ریتم یا صدای مشابه دارند.
- تمایز قائیل شدن بین جهت چپ و حهت راست، برای مثال، گیج شدن هنگام مواجه شدن با ۲۵ و ۵۲. خواندن، هجی کردن و نوشتن دقیق
- تشخیص حروف الفبا
- استفاده از نمادهای ریاضی صحیح برای انجام مسایل ریاضی
- به یاد آوردن اعداد و حقایق
- یادگیری مهارتهای جدید؛ کودک ممکن است کندتر از دیگر کودکان هم سن و سال خود اشعار و پاسخهای خود را به یاد آورد.
- درک مفهوم زمان
- هماهنگی دست با چشم، توانایی اندازهگیری فاصله و سرعت را ندارد در نتیجه منجر به تصادف میشود.
- کارهایی که شامل مهارتهای حرکتی ظریف هستند. مثل نگه داشتن مداد، بستن بند کفش، بستن دکمههای پیراهن و غیره
- نگهداری وسایل خود مانند لوازم تحریر
دبیرستان دوره اول: کودک ممکن است در موارد زیر مشکل داشته باشد:
- هجی کردن کلمات مشابه، بهکارگیری پیشوندها و پسوندها
- خواندن با صدای بلند، نوشتن تکالیف، حل مسائل در ریاضیات (کودک ممکن است از انجام کارهای مربوط به این مهارتها اجتناب کند)
- نوشتن (کودک ممکن است مداد را محکم بگیرد)
- به خاطر سپردن یا یادآوری حقایق
- درک زبان بدن و حالات چهره
- نشان دادن واکنشهای احساسی مناسب در یک محیط یادگیری (کودک ممکن است به روش تهاجمی و یا سرکش رفتار کند و با بیش از حد احساسات واکنش نشان دهد)
دبیرستان دوره دوم: ممکن است در موارد زیر مشکل وجود داشته باشد:
هجی کردن کلمات به طور دقیق (ممکن است فرد یک کلمه را با طرق مختلف در یک تکلیف نوشتاری بنویسد)
- کارهای خواندنی و نوشتنی
- خلاصهسازی، تاویل، پاسخ گویی به پرسشها یا سوالات آزمونها
- ضعیف بودن حافظه
- تطبیق با محیط جدید
- درک مفاهیم انتزاعی
- تمرکز مداوم: کودک ممکن است در عین تمرکز بیش از حد بر روی کارهای دیگر، فاقد تمرکز بر روی برخی کارها باشد.
در حالی که کودکان با اختلالات یادگیری در برخی زمینههای یادگیری مشکلاتی دارند، اما در زمینههای دیگر مورد علاقه خود نیز استعداد، مهارت و استعداد زیادی دارند. اغلب اوقات، ما بر روی این اختلال تمرکز میکنیم و استعدادها و مهارتهای کودکان را نادیده میگیریم. مهم است که والدین و معلمان این پتانسیل پنهان را بشناسند و کودک را تشویق کنند که آنها را دنبال کند.
اختلال یادگیری چگونه شناسایی میشود؟
شناسایی اختلال یادگیری یک فرآیند پیچیده است. اولین قدم رد کردن مسائل بینایی، شنوایی و رشدی است که میتوانند اختلال یادگیری اساسی را تحت الشعاع قرار دهند. هنگامی که این آزمونها تکمیل شدند، اختلال یادگیری با استفاده از ارزیابی آموزشی و روانی شناسایی میشود، که شامل آزمون پیشرفت تحصیلی همراه با اندازهگیری توانایی ذهنی است. این آزمون کمک میکند تا مشخص شود که آیا تفاوت قابلتوجهی بین توانایی کودک و توانایی عملکرد (IQ) و موفقیت تحصیلی کودک (عملکرد مدرسه) وجود دارد یا خیر.
راههای پشتیبانی برای اختلالات یادگیری چیست؟
اختلال یادگیری را نمی توان حل کرد. با این حال با مداخله و حمایت به موقع، کودکان با اختلالات یادگیری میتوانند در مدرسه موفق باشند. والدین و معلمان اولین کسانی هستند که متوجه میشوند که خواندن، نوشتن و یا یادگیری کودک برای دشوار است. اگر فکر میکنید که کودک شما ممکن است اختلال یادگیری داشته باشد، از یک متخصص بهداشت روانی و یا دیگر متخصصان آموزش دیده برای برنامه مداخله یا درمان مورد نیاز کمک بگیرید. تشخیص زودهنگام میتواند به کودک کمک کند تا از درمان و پشتیبانی بهرهمند شود. غفلت از این شرایط ممکن است بر توانایی کودک برای مقابله با این شرایط تاثیر بگذارد.
اگر کودک شما اختلال یادگیری دارد، پزشک کودک و یا مدرسه شما ممکن است موارد زیر را توصیه کنند:
- کمک اضافی: یک متخصص خواندن و یا دیگر متخصصان آموزشدیده میتوانند تکنیکهایی را برای بهبود مهارتهای تحصیلی به او آموزش دهند. مربیان همچنین میتوانند مهارتهای سازمانی و تحصیلی را به کودکان آموزش دهند.
- برنامه آموزش انفرادی (IEP): مدرسه یا یک مربی ویژه ممکن است برنامه آموزش انفرادی را در پیش بگیرد که توضیح خواهد داد چگونه یک کودک میتواند به بهترین شکل در مدرسه یاد بگیرد.
- درمان: بسته به اختلال یادگیری، برخی از کودکان ممکن است از درمان بهرهمند شوند. برای مثال، گفتار درمانی میتواند به کودکانی که اختلالات گفتاری دارند کمک کند. کار درمانی ممکن است به بهبود مهارتهای حرکتی کودکی که مشکلات نوشتن دارد کمک کند.
- درمانهای مکمل یا جایگزین: تحقیقات نشان میدهد که درمانهای جایگزین مانند موسیقی، هنر و رقص میتوانند برای کودکان با اختلالات یادگیری مفید باشند.
والدین و متخصصان باید اهدافی را تعیین کنند و ارزیابی کنند که آیا کودک در حال بهبود هست یا خیر. در غیر این صورت، روشهای جایگزین میتوانند برای کمک به کودک انتخاب شوند.
کدام متخصصان میتوانند برای درمان اختلالات یادگیری کمک دهند؟
پس از انجام مجموعهای از آزمایشها توسط یک تیم از متخصصان، اختلالات یادگیری شناسایی میشوند. متخصصان زیر ممکن است در کنار هم کار کنند تا به تشخیص و درمان اختلال یادگیری یک کودک کمک کنند.
- روانشناس بالینی: ترجیحا یک روانشناس با تخصص در حوزه آموزش و پرورش. روانشناس بالینی تست هوش ویژهای را انجام میدهد (مانند مقیاس هوش وکسلر برای کودکان) تا مشخص کند که آیا عملکرد ذهنی کودک طبیعی است یا خیر. این امر به رد کردن احتمالات عملکرد ذهنی مرزی و عقبماندگی ذهنی خفیف که هر دو ممکن است بر عملکرد تحصیلی تاثیر بگذارند، کمک میکند.
- مربیان ویژه، موفقیت تحصیلی کودک را با اجرای آزمونهای آموزشی استاندارد (آزمون پیشرفت دامنه وسیع، آزمون پیشرفت فردی Peabation، آزمون پیشرفت فردی وودستک – جانسون، آزمون پیشرفت، آزمون مشارکت شینل، آزمون برنامه تحصیلی) ارزیابی میکنند تا عملکرد کودک را در حوزههایی مانند خواندن، هجی کردن، زبان نوشتاری و ریاضیات ارزیابی کنند. یک پیشرفت تحصیلی دو ساله زیر سن واقعی کودک در مدرسه یا سن تقویمی ممکن است نشان دهد که کودک اختلال یادگیری ویژهای دارد.
- مشاور به درک رفتار، بررسی هر گونه مسائل رفتاری، و برای هر مشکلی که ممکن است به خاطر محیط خانه و مدرسه و یا هر مشکل احساسی که ممکن است دلیل عملکرد ضعیف کودک در مدرسه باشد، کمک میکند.
- پزشک اطفال یا متخصص مغز و اعصاب اطفال: اگر احتمال وجود یک اختلال یادگیری وجود داشته باشد، متخصص اطفال باید در مورد عملکرد کودک در مدرسه تحقیق کند و والدین را راهنمایی کند تا ارزیابی روانی – آموزشی کودک خود را انجام دهند. پزشک اطفال همچنین ممکن است به والدین و معلم کلاس در مورد مفید بودن آموزش درمانی مشاوره دهد. یک متخصص مغز و اعصاب کودکان، سابقه بالینی دقیق کودک را ثبت میکند و معاینه فیزیکی کاملی را برای رد کردن عواملی مانند کمکاری تیروئید، مسمومیت مزمن سرب و اختلالات عصبی مانند فلج مغزی، بیماری ویلسون و ADHD را انجام میدهد.
- روانپزشک کودک: وجود علائمی از ADHD را بررسی میکند؛ چون ممکن است با هر نوع اختلال یادگیری ارتباط داشته باشد. همچنین اختلالات دیگری را بررسی میکند که ممکن است علت عملکرد تحصیلی ضعیف باشند.
اختلالات یادگیری چگونه بر زندگی فرد تاثیر میگذارند؟
افرادی که به سبب برخی از علل به اختلالات یادگیری دچار هستند، مهارتهای خاصی را به سرعت دیگر افراد یاد نمیگیرند و در نتیجه ممکن است به کمک بیشتری در جنبههای خاصی از زندگی خود نیاز داشته باشند. مهارتهای خاص مورد بحث، به نوع ناتوانی یا اختلال بستگی خواهد داشت. افرادی که اختلال یادگیری خفیف دارند، ممکن است به تنهایی زندگی کنند، به طور مستقل سفر کنند و کار کنند.
آنها ممکن است فقط نیاز به حمایت در مدیریت امور مالی خود داشته باشند. افراد دیگر ممکن است به حمایت منظمتری برای اطمینان از ایمنی و سلامتی خود به صورت روزانه نیاز داشته باشند. کسانی که نیازهای شدیدتر یا پیچیدهتر دارند، ممکن است به کمک گسترده و ساعت به ساعت در انجام مهارتهای اساسی مانند خوردن، لباس پوشیدن و شستن نیاز داشته باشند.
با حمایت درست، افرادمیتوانند زندگی کامل و معناداری داشته باشند. با این حال، اگر این حمایت ارائه نشود آنها ممکن است در به دست آوردن استقلال، دسترسی به فعالیتهای تفریحی، و یا در ایجاد روابط با مشکلاتی مواجه شوند.
تفاوت میان ناتوانی یادگیری و مشکل سلامت روانی چیست؟
ناتوانی یادگیری یک وضعیت دائمی است که در اواخر کودکی توسعه مییابد، در حالی که بیماری روانی (یا مشکل سلامت روانی) میتواند در هر زمانی رشد کند، و لزوما دائمی نیست. در حالی که مشکلات سلامت روانی را می توان از طریق درمان، حمایت اجتماعی، دارو درمانی و یا ترکیبی از این موارد درمان کرد، افراد مبتلا به ناتوانیهای یادگیری درمان نمیشوند بلکه افراد حمایت لازم را دریافت میکنند و آنها را قادر میسازد تا به طور موثر و شاد زندگی کنند. هر کسی میتواند در هر مرحله از زندگی خود یک مشکل سلامت روانی داشته باشد. این به این معنی است که باید به آنها کمک لازم برای مقابله با آن داده شود. البته ایدهآل این است که از بروز چنین مشکلی جلوگیری شود.