شاید تا به حال با خود در مورد ماهیت درد فکر کرده باشید و تصور کنید دنیایی که در آن درد را احساس نکنید، دنیای خوبی است. درست است که در بعضی از فیلمها، سریالها و داستانها با شخصیتهایی روبرو میشویم که دارای قدرتهای فوقالعادهای هستند و در برابر برخی خطرات آسیبناپذیرند. اما در دنیای واقعی، اینکه کسی درد را حس نکند، اتفاق خوبی نیست. اختلال CIPA که مخفف Congenital insensivity to pain with anhidrosis میباشد و با عدم «عدم حساسیت مادرزادی به درد» هم شناخته میشود، اختلالی است که فرد در آن، در برابر درد هیچ واکنشی نشان نمیدهد. در این مقاله از تریتا، به تشریح این بیماری میپردازیم و بررسی میکنیم که بیماری CIPA چیست؟ و چگونه رخ میدهد. با ما همراه باشید.
«عدم حساسیت مادرزادی به درد با آنهیدروز» یا بیماری CIPA چیست؟ | تشریح بیماری
درد کیفیت زندگی را بیش از هر مشکل دیگر مربوط به سلامتی تغییر میدهد و یکی از ابزارهای حفاظت از بدن است. درد با خواب، تحرک، تغذیه، تفکر، فعالیت جنسی، سلامت عاطفی، خلاقیت و خودشکوفایی ارتباط پیدا میکند. عدم حساسیت مادرزادی به درد یک اختلال نادر است که اولین بار در سال ۱۹۳۲ توسط دیربورن به عنوان بیدردی خالص مادرزادی توصیف شد. (CIPA) یک وضعیت بسیار نادر و بسیار خطرناک است. اعصاب حسکنندهی درد در این بیماران به بخشهایی از مغز که پیامهای مربوط به درد را دریافت میکنند، به درستی متصل نیستند. در اغلب موارد، مبتلایان به این بیماری، بیشتر از ۲۵ سال عمر نمیکنند. اگر چه برخی از آنها میتوانند زندگی نسبتا نرمالی داشته باشند، اما باید به طور مداوم به دنبال بریدگی، کبودی، نقصعضو و دیگر آسیبهای غیرقابل لمس احتمالی باشند. خودآسیبزنی از شایعترین نشانههای این بیماری است که عمدتا در دندانها، لبها، زبان، گوشها، چشمها، بینی و انگشتان رخ میدهد. احتمال تولد یک نوزاد با این شرایط در حدود ۱ در ۱۲۵ میلیون نفر است. افراد مبتلا به CIPA نمیتوانند درجهحرارت یا عرق شدید را احساس کنند، که هر دو مراقبت ضروریتری را ایجاد میکنند.
بیماری CIPA دو ویژگی دارد: «ناتوانی در احساس درد و حرارت» و «کاهش یا عدم عرق کردن (آنهیدروز)». این وضعیت به عنوان نوروپاتی حسی ارثی و اتونوم نوع IV نیز شناخته میشود. علائم و نشانههای CIPA خیلی زود، معمولا در زمان تولد یا در دوران کودکی ظاهر میشوند. ناتوانی در احساس درد و حرارت اغلب منجر به آسیبهای شدید و مکرر میشود. افراد مبتلا به CIPA به آرامی از آسیبهای پوستی و استخوانی التیام مییابند. آسیبهای مکرر میتوانند منجر به عفونتهای مزمن استخوان (استئومیلیت) و یا شرایطی به نام مفاصل چارکات شوند که در آن استخوانها و بافتهای اطراف مفاصل تخریب میشوند.
به طور معمول، عرق کردن به خنک شدن دمای بدن کمک میکند. با این حال، در افراد مبتلا به CIPA، آنهیدروز اغلب باعث تب مکرر، تب بسیار بالا (هیپرپیروکسی) و تشنج ناشی از دمای بالا میشود. علاوه بر ویژگیهای مشخصه، علائم و نشانههای دیگری از CIPA نیز وجود دارند. بسیاری از افراد مبتلا دارای پوستی ضخیم در کف دست، و یا ناخن دست و یا ناخن پا هستند. آنها همچنین میتوانند روی پوست سر خود لکههای پوستی داشته باشند که در آن مو رشد نمیکند (هایپوتریکوز). حدود نیمی از افراد مبتلا به CIPA نشانههایی از بیشفعالی یا بیثباتی هیجانی را نشان میدهند، و بسیاری از افراد دچار ناتوانی ذهنی هستند. برخی از افراد مبتلا CIPA وقتی جوان هستند، عضلات ضعیفی دارند (هایپوتونی)، اما وقتی بزرگتر میشوند، قدرت ماهیچهی آنها طبیعی میشود.
علت وقوع بیماری CIPA چیست؟
CIPA بیماری نادری است. جهش در ژن NTRK۱ علت وقوع CIPA است. ژن NTRK۱ دستورالعملهایی را برای ساخت یک پروتئین گیرنده که به پروتئین دیگری به نام NGFβ متصل میشود، فراهم میکند. گیرنده NTRK۱ برای بقای سلولهای عصبی (نورونها) مهم است. NTRK۱ در سطح سلولها یافت میشود، به ویژه نورونهایی که درد، دما و احساسات لمسی را انتقال میدهند (نورونهای حسی). وقتی پروتئین NGF به گیرنده NTRK۱ متصل میشود، سیگنالها درون سلول منتقل میشوند که فرمان رشد و تقسیم را به سلول منتقل میکنند و به زنده ماندن آن کمک میکنند. جهش در ژن NTRK۱ منجر به تولید پروتئینی میشود که نمیتواند سیگنالها را انتقال دهد. بدون سیگنالدهی مناسب، نورونها با یک فرآیند خودتخریب به نام آپوپتوز میمیرند. از دست دادن نورونهای حسی منجر به ناتوانی در احساس درد در افراد مبتلا به CIPA میشود. علاوه بر این، افراد مبتلا به CIPA، اعصاب منتهی به غدد عرق خود را از دست میدهند، که باعث میشود آنهیدروز (عدم یا کاهش تعرق) در افراد مبتلا به CIPA دیده شود و به این ترتیب آنها، به عدم حساسیت مادرزادی به درد دچار میشوند.
چشمانداز بیماری CIPA چیست؟
چشمانداز طولانیمدت برای اختلالات عصبی حسی در حال بهبود است و آنها دیگر تنها به عنوان بیماریهای دوران کودکی در نظر گرفته نمیشوند. به نظر میرسد که پیشآگاهی از این بیماریها، به درجه شدت بیماری هر فرد و توانایی کنترل عوارض بیماری ارتباط دارد. با این حال، با ایجاد مراقبتهای دقیق پزشکی، افراد مبتلا به CIPA میتوانند در بزرگسالی هم زندگی کنند. مشکلات اصلی، مربوط به دمای بالای بدن و مشکلات استخوانی هستند که در CIPA وجود دارند. اگر تب بالا به درستی مدیریت نشود، شایعترین علت مرگ این بیماران گزارش شده است، این بیماری ممکن است در سالهای اول زندگی کشنده باشد. مشکلات ارتوپدی نیز یکی از مشخصترین و جدیترین مشکلات CIPA هستند. در کودکان بزرگتر، استئومیلیت و ناهنجاریهای استخوانی و یا مفصلی نیاز به جراحی دارند که گاهی اوقات ممکن است نیاز به قطع عضو داشته باشند.
تشخیص عدم حساسیت مادرزادی به درد
در حال حاضر، تستهای ساده اشعه ایکس یا آزمایش خونی وجود ندارد که بتواند CIPA را شناسایی کند. قطعیترین آزمون تشخیصی برای CIPA، یک آزمون ژنتیکی است که میتواند قبل از تولد یا در طول دوران کودکی یا بزرگسالی انجام شود. یک تست DNA ژنتیکی میتواند نابههنجاری ژن NTRK۱ را شناسایی کند و تشخیص CIPA را تایید کند. در حال حاضر، هیچ درمان در دسترسی وجود ندارد که بتواند بیماری CIPA را درمان کند یا احساس از دست رفتهی درد یا عملکرد غدد عرق بدن را جایگزین کند. کودکان مبتلا به این بیماری باید یاد بگیرند که سعی کنند از جراحات جلوگیری کنند و به دقت جراحات را تحت نظر داشته باشند تا از عفونت آنها جلوگیری شود. والدین و دیگر بزرگسالانی که از کودکان با CIPA مراقبت میکنند نیز باید هشیار باشند، زیرا کودکان به طور طبیعی میخواهند چیزهای جدید را بدون درک کامل اهمیت بالقوه آسیبهای فیزیکی امتحان کنند.
علائم بیماری CIPA چیست؟
در سال ۲۰۱۲ گزارشی از علائم ۴ بیمار مبتلا به CIPA در ایران منتشر شده است. در این قسمت، به بررسی علائم این ۴ بیمار، بر اساس گزارش منتشر شده میپردازیم.
مورد ۱: پسری ۱۲ ساله، دچار استئومیلیت مزمن به مرکز درمانی مراجعه کرد. او پنجمین فرزند یک زوج ایرانی بود و در هنگام تولد نمرهی آپگار (عددی برای سنجش سلامت نوزاد در هنگام تولد) پایینی داشت. سابقه هیچ بیماری خانوادگی یا بیماری ارثی در خانواده وی وجود نداشت. این پسر چندین مورد بستری شدن در بیمارستان به خاطر تب، تشنج، زخم پاشنه پا و استئومیلیت داشت. هیچ واکنشی به درد نداشت و نمیتوانست درد یا گرما را احساس کند. همچنین، وی دچار عقبماندگی ذهنی بود. این بیمار برای کنترل عفونت زخم پاشنه پا (زخمی به ابعاد ۱۰ * ۱۰ میلی متر) به مرکز درمانی ارجاع داده شد. پزشکان تا حد امکان، نهایت تلاش خود را برای کنترل عفونت با تجویز آنتیبیوتیک مناسب و از بین بردن بافتهای نکروتیک برای جلوگیری از قطع عضو و حفظ کیفیت زندگی وی انجام دادند. خودآسیبزنی آشکار، به خصوص در نوک انگشتان او مشاهده میشد. وضعیت اعضای دیگر مانند ریه، قلب، شکم و چشمها در معاینه فیزیکی طبیعی بود.
مورد ۲: دختری ۱۳ ساله به دلیل ترشح چرکی از زخم عمیق در تالوس و کالکانئوس پای راستش با سابقه عود استئومیلیت از ماههای اول زندگی به مرکز درمانی ارجاع داده شد. او گاهی هایپرترمی و تشنج و تب بالا با نوار مغز غیر طبیعی داشت و داروهای ضدتشنج دریافت میکرد. هیچ سابقه خانوادگی از بیماریهای خاص یا ارثی وجود نداشت. او دومین فرزند یک پدر و مادر خویشاوند (بستگان درجه اول) بود. این بیمار اولین بار در سن ۳ سالگی در ناحیه باسن و کمر دچار استئومیلیت شده بود. به دلیل تغییر شکل مضر در پاشنه پا و آنتیبیوتیکهای غیر موثر، بعد از یک مشاوره ارتوپدی، قطع عضو انجام شد.
مورد ۳: یک دختر ۸ ساله به دلیل تب، تورم شدید پای راست، التهاب و ترشح چرکی از فیستول در هر دو پا به ویژه پای راست به بخش کودکان بیمارستان امامخمینی ارجاع داده شد. او از نظر ذهنی عقب مانده بود و بدون هیچ احساس دردی به زمین ضربه میزد. به هیچ محرک دردناک یا شوک گرمایی پاسخ نمیداد، اما میتوانست فشار و لمس را حس کند. زخمهای روی پوستش روی قسمتهای مختلف بدن وجود داشت که به گفته پدر و مادرش، زخمهای حرارتی بودند. دستها و انگشتها نشانه گاز گرفتن داشتند. تستهای ایمنی، نشانگرهای ویروسی، سطح گاز خون و اسید اوریک وی، طبیعی بودند. همچنین نوار مغزی وی کمی غیر طبیعی بود.
مورد ۴، دختری ۷ ساله، فرزند والدین بستگان درجه اول، ۶ سال پیش با تورم و قرمزی در پای راست به بخش کودکان بیمارستان امامخمینی مراجعه کرد. دو خواهر و برادر وی به دلایل نامعلوم در سن ۲ و ۳ سالگی فوت کرده بودند. او سابقهای از چندین مورد استئومیلیت و گانگرن پای راست و چپ داشت. بیشتر در فکش آسیبدیدگی وجود داشت و یک بند از فک او نابود شده بود. به او توصیه شد که عمل پیوند استخوان انجام دهد. تمام دندانهایش در سن ۳ سالگی از بین رفته بودند و از ۶ ماهگی کاملا دچار ریزش مو شده بود. او همچنین سابقه تب راجعه، عفونت تنفسی، سلولیت و استئومیلیت داشت. در این مورد، تستهای ایمنیشناسی طبیعی بودند. همچنین تست هوش او نرمال بود.
نتیجهگیری
سه نفر از بیماران بررسیشده عقبماندگی ذهنی خفیف داشتند و در مدارس استثنایی حضور داشتند. با این حال، اقدامات احتیاطی ویژهای وجود دارند که باید برای اطمینان از ایمنی بیمار انجام شوند. بیمار باید به طور مداوم بریدگی، کبودی و دیگر آسیبهای غیرقابل لمس احتمالی را بررسی کند. همچنین، آنها باید به طور منظم به پزشک خود مراجعه کنند تا مطمئن شوند که هیچ مشکل داخلی غیر حساس و کشندهای ندارند. در حالی که برخی گزارشها نشان میدهند که این بیماران تنها میتوانند تا ۵ سال عمر کنند و یک فرد فقیر را پیشبینی کنند، سن تمام بیماران بررسی شده در این گزارش، بالاتر بود. در این نوشتار به با بیماری CIPA آشنا شدیم و دانستیم «عدم حساسیت مادرزادی به درد» چیست؟ امید است با آگاهی از این بیماری و تشخیص زودهنگام آن، مراقبتهای پزشکی لازم از مبتلایان صورت پذیرد.
منابع : MedlinePlus، NCBI
سلام باتشکر از توضیح خوب شما ایا فردی ک دچار cipaهست ممکنه ک ضریب هوشی بالا یا طبیعی داشته باشه؟؟؟
سلام و درود
پایین بودن ضریب هوشی به عنوان یکی از نشانههای این بیماری ذکر نشده.
بنابراین پاسخ سوال سوال شما بله هست. کودکان مبتلا به این بیماری میتونند ضریب هوشی نرمالی هم داشته باشند.
تنها موردی که شاید به هوش این بچهها مربوط بشه، نوعی ناتوانی در یادگیری هست که اون هم در یک مطالعهای که روی ۶۵ مبتلای این بیماری انجام شده، در بین ۳۰ تا ۷۹ درصد اونها دچار این ناتوانی بودند.
اما نمیشه این ناتوانی در یادگیری رو به همهی مبتلایان این بیماری نسبت داد.
پاینده باشید.
همونطور که میدونیم این بیمارا اغلب تب و تشنج میکنند که این رابطه ی مستقیمی با هوش این بچه ها داره
بسیار عالی و مفید
آیا دارویی هست که باعث بشه همچنین حالتی رو بصورت موقت در یک آدم معمولی بوجود بیاره؟